صفحه اصلی
معرفی کتاب منطقی بودن 
  • 11181 بازدید

کتاب منطقی بودن 
نویسنده:  دی. کیو. مک‌اینرنی
ترجمه: دکتر رحیم کوشش
منطقی بودن موجب می‏‌شود ما نسبت به زبان و توانایـی در کاربرد موثر آن حساس‏‌تر باشیم، برای آن که منطـق و زبان از یکدیگر جدا نیستند. این امر باعث می‏‌شود همواره به واقعی بودن جهانی که در آن زندگی می‏‌کنیم توجه بیشتـری داشته باشیم؛ منطق به واقعیـت مربوط می‏‌شود و منطقی بودن موجب می‏‌شود در باب فهم کیفیت پیوند واقعیت‏‌های موجود در جهان با آنچه ما واقعیت می‏‌پنداریم، از آگاهی و هوشیاری قابل توجهی برخوردار باشیم. منطق عرصه ای بسیار گسترده، عمیق و به شکل شگفت انگیزی آکنده از گوناگونی است و خوانندگان به واسطه خواندن این کتاب با آن آشناتر خواهند شد. منطقی بودن در جست و جوی کسانی است که بخواهند در عمل از آن استفاده کنند. نویسنده کتاب سعی کرده است که ذهن خوانندگان کتاب را برای منطق آماده کند و پیوند واقعیت های موجود در جهان را با آنچه افراد واقعیت می پندارند به واسطه منطق درک کنند. بسیاری از اشتباهات ما ناشی از استدلالی است که از موقعیت خود داریم و توجه کافی به موقعیت خود به ویژه موقعیت های آشنا نداریم. آشنایی بسیار از موقعیت ها موجب بی دقتی در داوری های ما می شود. عبارت "توجه کردن" موجب واکنش فعال و توام با توانایی ما در برابر موقعیت ها، امور واشخاص می شود که آنها را به وجود می آورند. نویسنده تا حد زیادی به هدف اصلی خود از نگاشتن این کتاب که بیان علم منطق به شیوه‌ای ساده و خودمانی بوده، دست یافته و خواننده می‌تواند با مطالعه این کتاب تا حدی با مبانی و کلیت این علم آشنایی پیدا کند. نویسنده در کتاب به تفکر منطقی پرداخته است. در واقع عالی‌ ترین سطح تفکر، تفکر منطقی است که اختصاص به انسان دارد، به هر میزان که محتوای تفکر با واقعیت‌های بیرونی همخوانی داشته باشد و در ذهن از نظم و انسجام خاصی برخوردار باشد، فرد راحت تر می‌تواند مسائل را تجزیه و تحلیل کند. انسان، تمدن، فرهنگ و حیات خویش را مدیون تفکر است. راز پیشرفت بشریت در تفکری است که باعث شود مسیری شکل بگیرد، یا تغییر کند و منتقل شود. نحوه‌ی برخورد ما با هر مشکلی باید ترکیبی شگفت‌انگیز از خلاقیت و منطق باشد، باید ترکیبی شگفت‌انگیز از کنترل احساسات به هنگام بحران و پیاده کردن بهترین عملکرد از تفکر صحیح ما بر موضوع مورد نظر باشد. 
در بخش اول کتاب شامل مقدمات است و به ترسیم چهارچوب شایسته و مناسب ذهن، در صورتی که تفکر منطقی در آن شکل گرفته باشد، می پردازد. بخش های دوم و سوم که مهم ترین و محوری ترین بخش های این کتاب هستند، به قلمرو خاص منطق وارد خواهیم شد. در بخش دوم کتاب، نویسنده به اصول و قواعد منطق به عنوان یک علم پرداخته است و به توضیح قوانین بنیادی که بر تفکر منطقی حکم فرما است، می پردازد. در بخش سوم کتاب تمام استدلال‌هایی را که موجب شکل‌گیری یک قضیه ی سالم و موثر می‌شود، نویسنده بررسی کرده است. در بخش چهارم بعضی از گرایش‌ها و دیدگاه‌هایی را که مانع توانایی ما در منطقی اندیشیدن می‌شوند و باید از آنها پرهیز کرد، توضیح داده شده است و در آخرین بخش کتاب  اشکال عمده تفکر غیرمنطقی را برمی‌شمارد و انها را توضیح می‌دهد.
فرحناز جلویاری کارشناس مرکز مشاوره و آموزش های اجتماعی 

 

افزودن نظرات